ما ۵ تا بچه ایم اختلاف سنی هامون همش ۱ سال و ۲ ساله
نمیدونم مامانم با اون وسواسش تو روستا چطور ما رو جمع و جور کرده اصلا تصورش رو نمیتونم بکنم
به سختی کشیدن عادت دارن
مادر من هم سختی زیاد کشیده همش ب این فکر میکنم کی میش دستش پر باشه حداقل بقیه عمرشو راحت زندگی کن و من خیالم راحت باش نگرانشون نباشم
مادرمنم گاهی یکارای میکن کفری میشم ولی میگم انقد سختی کسید روش تاثیر گذاشت مگ ی زن چقدر تحمل سختیو داره
اها میگم اگه دوس داری ادامه بدی بلکه حالت بهتر شه
البته لیسانسیم که داری خوبه
اشکال نداره فداسرت عوضش الان کارای هنری میکنی و تو اون موفقی
موفقیت که فقط تو درس نیست
دقیقا منم به همینا فکر میکنم
تو فکرش هستم. به امید خدا ببینم چی میشه
اینم حرفیه
توکل به خدا ان شاء الله هر چی خیره پیش بیاد
انشالله عزیزم ممنون کنارم بودین
خواهش گلم
واااآای نگوووو من یدونه خواهر بیشتر ندارم که از جونمم عزیزتره
@u841847
روزی۱۰۰دفعه باهم درتماسیم همو دوست داریم خیلی خیلی زیاد
خدا مارو برامهمنگه داره بحق پنجتن
قربون دلت مهربونم
خانوم هنرمندم…
ولی بنظرم همه چیو نگو بهش…نه اینکه پنهون کنی ها ولی در موردشم حرف نزن تا نپرسیده.این نظرمنه.
غصه نخور خواهر هرکسیو میبینی ها یه مشکلی یه گرفتاری باید تو زندگیش باشه…
به مادرت سخت نگیر بنده خدا سختی زیادکشیده مث همه مادرای دیگه.یکیش مادر خودم گاهی بهش میگم من جات بودم اصلا شوهر نمیکردم به این قوم خانواده بابامو میگم.چون مادرمو خ اذیت کردن.مادرم جوونی شو گذاشت حالام بیخیالش نمیشن.میگم چی ن اینا اخه.ول کن بدردت نخوردن.حالا ک پا به سن گذاشتی محلشون نده.
ولی بازم چون فکرا و دیدگاهمون فرق داره گاهی ازهم دلخورم میشیم .ولی یادت باشه مادره.خاطره
از وقتی ک باردار شدم قدرشو بیشتر میدونم.خدا یه تودلی بهت بده الهی بزودی اونوقت بهتر متوجه میشی.
خدا مامانتو حفظ کنه براتون
ممنون که کنارم بودی عزیزم .
منم باید بیشتر رو خودم کارکنم. گاهی میبرم کم میارم عصبی میشم. دلم میگیره
شاید منم بچه بیارم کمتر فکر و خیال کنم و بیشتر درک کنم
ان شاءالله عزیزم
مرسی از تگت خواهرجون جونیم
فداتشمممم