من موقع انتخاب رشته دانشگاه رفتم پیش پسرعموم بهش رشته های موردعلاقه موگفتم جامعه شناسی وروانشناسی امااون انتخاب اول روزدمدیریت بازرگانی منم قبول شدم رفتم خیلی اذیت شدم درسای حفظ کردنی رو۱۸میگرفتم ولی بیشترش فرمولی بود خیلی پشیمون شدم بعدمامانم گفت درستوول کن منم دوس نداشتم خونه بمونم داداشم اذیتم میکردهمون موقع زن پسرعموم منوبراداداشش خواستگاری کرد وهمه گفتن خوشبختت میکنه راضی نبودم ولی بااصرارمامانم قبول کردم اومدم شهرغریب ،خیلی اذیت شدم هیچ وقت نمیتونم فراموش کنم
1 Likes
بله کل مراسم عروسیمو نمیتونم کاراشونو فراموش کنم حالا هم ب لطفشون فیلم عردسیمپاک شد از دست کاراشون گاهی میگم بی خیال ولی دلم خ میسوزه ک چکارا باهام کردن
اره بابا ی چیز ممهم از دسدادم دیگم نمیشه پسش گرفت
اره باردار نشدنم
هر کیو میبینم بارداره حسرت میخورم
گپهای این سالن به صورت خودکار پس از گذشت 15 روز از آخرین پاسخ بسته میشن، بعد از اون ارسال پاسخ جدید دیگه مجاز نیست. اگه میخواید راجع به همین موضوع صحبتی داشته باشین، میبایست گپ جدیدی رو آغاز کنین.