داییت چرا اخه …یعنی چطور وجدانش اجازه داد
اون رفیق بود یا نمک به حروم
داییت چرا اخه …یعنی چطور وجدانش اجازه داد
اون رفیق بود یا نمک به حروم
هر چی گرگه ریخته بودن دورتون
بعضیاچقدگربه صفتن.مادرت نبایداعتمادمیکرد ب دوستت
دیگ هیچکی ب هیچکی رحم نمیکنه…چ دنیایی
مگ نگفتی دوستت جداشده؟؟؟
آره دوستاش براش یه شوهرپیداکردن به خاطراون دست به این کارازد
مگ پشت دستتو بو کرده بودی تو که خبر نداشتی چطور ادمیه
خانوادت چوب سادگیشون رو خوردن
تو مقصر نبودی زیادی دلسوزوندین
یعنی زندگیشون خیلی داغون شد
چند وقت گذشته ارثیه رو پس گرفتید یانه
خیلی متاسفم
منم یاد گرفتم جز یه نفر به هیچکس اعتماد نکنم
خدا جای حقه گلم
دیر یا زود هرکه تقاص کارشو پس مده
خب دیگه خانواده ات و توهم ادمین اشتباه کردین ولی جبران ناپذیر بوده سادگی کردین
توی زندگیمون راش دادیم ،شبم خونه مون میخوابید،دلمون براش میسوخت میگفتیم کسی رونداره ،خانواده پدریش راش نمیدادن
مامانم افسردگی گرفت
حق داره خب
وای چه بددددد
همه میشناختنش ک راهش نمیدادن
حالا تونستیم پول و طلا هاتونو پس بگیرین؟؟
چه قصه عجیب غریبی
چ خیانتی