سلام خانومای عزیز؛
امروز حس نوشتن من گل کرده دو دیقه نخندید میخوام بدون مسخره بازی حرف بزنم یه بار
بگذریم؛
در مورد حقوق خودتون چی میدونید؟
در مورد تاریخچه تحول حقوق زنان چی؟
من چیز زیادی نمیدونم و ادعایی هم ندارم، فقط میدونم که یک روز زن ها فقط مادر بودن. فقط زن بودن، و فقط یک نقش مکمل!
امروز زن ها استاد دانشگاه شدن، مهندس شدن، و در نقش یک مقام سیاسی مهم کشورداری میکنن.
اما کشور ما هنوز خیلی از خیلی چیزها عقبه… متاسفانه زن در بسیاری از شهرهای سرزمین ما همچنان فقط یک زنه، یک موجودی که بارها ضعیف خطاب میشه، و مرد بش خیلی از اجازه ها رو نمیده.
به نظر شما چرا مردها همیشه دوست دارن فرمون همه چیز دست خودشون باشه؟ بسشون نیست حق دار همه چیزن؟ اجازه دارن بیان، هر کاری دوست دارن بکنن، برای خودشون حرم سرا درست کنن؟ مهر مالکیتشون روی اسم بچه ها باشه؟
ولی بازم میخوان کنترل تلویزیون دست خودشون باشه، رب گوجه تموم میشه ساعت پنج عصر و سوپر مارکت پایین ساختمونه خودشون برن بخرن، لباس خریدنی سلیقه خودشون فقط مهم باشه، زنشون با دوستاش قطع رابطه کنه، و در جمع فامیل سکوت کنه، وقتی میخنده کسی دندوناش نبینه، و در بدترین وضع کتکش بزنن تا ادب شه!
ممکنه بگید این حرفها چیه این میزنه، کدوم مردی الان با زنش این کارا رو میکنه!
باید بگم که خیلیا این طوری دارن زندگی میکنن،
دو دقیقه از خونه نمیتونن برن بیرون چون وقتی سلطان خونست باید ازش پذیرایی بشه… من بیشتر از ده زن رو میشناسم که با این شیوه زندگی میکنن، بعضی هاشون بیست سی ساله ازدواج کردن، و بعضی هاشون هم دو سه سال!
موقع خرید افسار شوهرشون دست خانوادشه، اونا هم دعوا راه میندازن سر همه چی، و نمیذارن خوش باشن دو دقیقه. و با همین مسخره بازی ها و خاله زنک بازی ها بهترین خاطره زندگیشون مثل جشن عروسی تلخ شده… ☹️
خیلیا از خانواده شوهرشون فرارین، تا حالا به این فکر کردید که چرا بچه ها با خانواده مادرشون راحت ترن؟ چون مادرشون همیشه از خانواده پدر جلوشون گلایه کرده، وقتی موقع رفت و آمد شده چهرش گرفته شده، و هی بچه رو کنترل کرده ( د یجا بشین، ورجه ورجه نکن. عمه دعوات میکنه ها…) غافل از اینکه این تنش های درون خود مادره که به روحش میگه ورجه ورجه نکن! شاید یه روزی ورجه ورجه کرده و با نیش و کنایه های زیاد کشته شده… ( من بدبین نیستم، اینا حداقل حقیقیته برای ۵۰ درصد از جامعه؛ تک بعدی نگاه نکنیم به ماجرا)
زن، یک ماشین جوجه کشی نیست… که تا خانواده همسر بگن بچه دار شه! زن حق داره هر وقت خودش و همسرش تصمیم گرفتن (مادر) بشه. همین موضوع ساده رو خیلی از مردها درک نمیکنن! ( شاید الان یاد فیلم بسیار منفی و اغراق شده ملی و راه های… افتاده باشید)
من وجودم پر از نفرت و عصبانیته،
عصبانی میشم وقتی یک نفر میگه مشکل بیکاری مردها به خاطر کار کردن زیاد زن هاست! اگر زن توی خونه بشینه مرد زودتر کار پیدا میکنه،
یکی نیست بگه؛ خرج تو رو زنت نمیده؟ مادرت نمیده؟ الان اکثر زن ها تو شهرستان های دور از تهران کار نمیکنن، مردهاشون اونجا کار ریخته براشون؟؟؟
مگه غیر از اینه که مردها به خاطر مشکل بیکاری به شهر های دیگه میرن؟
کی گفته مشکلات جامعه به خاطر بدحجابی زن هاست، به خاطر کار کردن زنه؟ هر کی میگه این حرف رو قطعا از جامعه دوره!
من میگم، زن روحش پاکه، لطیفه، محترمه، زن لایق کار پشت میزیه، زن باید به مرد ریاست کنه اصلا! من خودم مخالف اینم که دخترها تا ساعت دوازده یک شب دارن کار میکنن، تو محیط های خشن و پر از مرد…من نمیگم حقوق زن و مرد تو همه چیز باید برابر باشه.
حرف من اینه: چرا هنوز باید تو قرن بیست و یک! وقتی که دنیا سالهاست از مسأله تبعیض جنسیتی عبور کرده، زن ایرانی، بانوی سرزمین من اجازه تحصیل، سفر، و رشد اجتماعی رو نداشته باشه؟
چرا باید انقدر مغز جامعه آلوده باشه که اگر زن چادر هم بپوشه باز بهش تذکر داده بشه! (من بارها با چادر عربی و بدون آرایش بودم، و باز بهم تذکر داده شده. باز تو حرم حضرت معصومه و مسجد جمکران و حرم امام رضا با دستمال مرطوب دنبالم اومدن و ضد آفتابم رو به اصرار و اجبار پاک کردن!)
اینا تبعیض جنسیتی رو رد کرده، و به تخریب جنسیتی رسیده!
روح من زن داره کشته میشه، وقتی شال قهوه ای آجری سرم کردم یک بار از خوابگاه بیرون رفتنی بم گفتن رنگ شال شما تحریک کنندست، عوضش کنید!
این حرفها رو باید به کی بگم من؟
چرا هنوزم بعد سالها جون کندن، و زحمت کشیدن کوچک ترین احترامی به من زن گذاشته نمیشه و هنوز به عنوان جنس دوم باورم دارن؟ اونقدر که اسم من رو حتی جلوتر از اسم یک مرد نیارن؟
زن ها خسته نشدن اسمشون روی کارت عروسی بعد اسم مرد و تنها حرف اولش نوشته شد؟
خسته نشدن از بس تلاش کردن تا دیده بشن، آخرش مردها سرکوبشون کردن؟
من خسته شدم…
و این بحث رو باز کردم تا صدای بقیه زن ها رو هم بشنوم.