منم مث خودتم
اره این خیلی خوبه بابام میگه جزافتخارت چیزی برای من نی امادرس توبخون خودت مستقل باشی
امامن ازحساسیت زیادیش ناراحتم
همیشه توکل تحصیلم ازبچگی تاالان رودرسم حساسه خیلیی زیادمثلا19ونیم میگرفتم اون روزدنیاانگارروسرش اوارمیشدخیلیییییییی ناراحت میشدجوری که اصلانمیتونم توصیف کنم این رفتارش باعث شده من ازگرفتن 19.نیم شایدنمره خوبیی باشه هااماناراحت باشم مینشستم گریههه میکردم که واییی ماش این غلطونداشتم
هرروزمیادمیگه افرین درس بخون بابا، زنگ میزنه درس نیخونی دیگه؟، ترازت چندشدکارنامتوبده ببینم؟ وای چرافلان درصدزدی وای چرانزدی؟فقط انتفادنیست هاتعریفم میکنه بازم اشکم درمیاددیگه
اماازبس رودرسم حساس بوده واقعاتاهرکی میخوادازدرسم بگه اشک توچشام جمع میشه حساس شدم انگاری برای این میخوام صحبت کنم باهاش حس میکنم اشکم درمیاد
دیشب یکمی داشتم جملاتی که میخوام بهش بگموتمرین میکردم وسطش اشکم دراومده بوداخه میدونی گریه هم نمیشه مردازشب تاصبح 1000بارمیادتواتاق شکمم چک میکنه بالاپایین میره نفس میکشم یانه ببینه گریه میکنم تاصبححح بایدبراش علت گریه روبگم این طوری همین طوربیشاراشکم درمیاد
اماخب بااقامهدی صحبت کردم خیلی بهترم انواری اعتمادبه نفس لازموبه دست اوردم که اشکم درنیادتاجمعه دیگه به این موضوع فکرنمیکنم جمعه که تنهاییم باهاش صحبت میکنم حتما
منم عین خودتم زود اشکم در میاد
خیلی بده که
حساسیتشون بالا ولی به فکر آیندته باهاش صحبت کن انشالله درست میشه من تو زندگیم خیلی سختی کشیدم همیشه با خودم میگم هیچوقت نمیزارم بچم مثل من انقدر سختی بکشه قدرش بدون
وای خدایاچه کنیم
من کمبودمحبت ندارم ولی توتموم زمینههه هاااااشکم درمیادتعریف تمجیدابرازاحساس و…
بامهدی تصویری صحبت میکنیم گاهی خیلییی جملات احساسی وعاشقانه میزنه به زورجلواشکم میگیرم اشک توجشام جمع میشه حرف نمیزنم تایکم ازاون حالت احساسی خارج شم شمام این طورین؟
اره حساسیتش خیلییی زیادخیلی دوستش دارم اماباهاش صحبت میکنم فقط دعاکن جمعه اشکم درنیادبتونم خیلی راحت وکامل تموم صحبتاموکنم
حسی که ازصحبت باهاتون دریافت میکنم اینه که یه خانوم بااعتمادبه نفس وقدرتمندیدواین خیلی خویه اگردرست باشه
یکی ازعلت هاش شایدپدربزرگ خدابیامرزمم باشه پدربزرگمم رودرس خیلی حساس بوده همیشه تاوقتی بابام درس میخوندبراش بهترین هاروفراهم میکرداگرنمیخوندفراهم نمیکردمیگفت خودت کارکن بابامم میگه الان خیلییی پشیمونم که چرااونجوری که بایدنخوندم منم مثل بابام رفتارمیکنم تادرس میخونی شده ماشین زیرپاموبفروشم برات شرایطوفراهم میکنم توفقط درس بخون مثل من الان افسوس نخوری،…
من منم
نییسس
اره منم اینجوریم…این بخاطر احساسات بیش از اندازه ست بنظرممن خیییییلی احساسی ام،خیلی زود اشکم در میاد تو این موارد
شما هم بنظر میرسه روحیه خیلی لطیف و حساسی داری
من که خیلی اذیتم یسری جاهاخب میگیم همهه احساسی میشن طبیعیه
امایسری جاهانه
شماتاالان کاری هم کردیدبرای رفع این که زوداشکتون درنیاد؟
درسته خیلی روحیم لطیف وحساس
منم حس میکنم واقعا بعضی جاها خیلی الکی الکی گریم میاد
خب پس چرامیگی این بدنی؟
من روزجمعه چیزخاصی نمیخوام بگم هافقط میخوام ازپدرم تشکرکنم برای زحماتش وبگم حساسیت هاشورودرسم به صفربرسونه همین امااسترس اینودارم اشکم دربیاددلم نمیخوادگریه کنم همه تمرکزمم بهم ریخته
انشالله همیشه موفق باشی عزیزم
خب پدرت نمیتونه تشخیص بده اشک شوقه
ان شااللهشمام همچنین
اشک شوق نیخودم نمیدونم چرااسترس دارم که ممکنه اشکم دربیاداماخب شایدبه خاطرسخت گیری وحساسیت بیش اندازه پدرمه که صحبت برام سخت شد
پیامش بده نمیشه
مهدی میگه نه حضوری رودرروتاثیربیشتری داره